چند شعر قشنگ
صبح قشنگ
صبح ها دلم گرفته دارم براش می خونم
تا که صبح بعدی به یاد حق بمونم
وقتی صبح ظهور پا می شم از غم و غصه یهو ازاد می شم
پرنده ها دست می زنن می خندن
پر هاشونو وا می کنن می بندن
چند جوجه نازنازی
چند جوجه نازنازی دارن باهم می خندن
هی جیک جیک می کنن در روی غم می بندن
دون می خورن از پشت لب می خندن
سرسره بازی می کنن
بازی و نازی می کنن
توپ من
توپی دارم قشنگه
خیلی هم رنگارنگه
شوت می کنم حسابی
از پشت کوه تا این خونه
از پشت کوه تا اون خونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی