کاردستی های بامزه

خاطرات خود باوری

1395/7/30 9:45
127 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی هیچکس بامن کار نداشت دلم پر از قصه بودغمگینیک ذغال بود یک سنگمتنظرحوصله ام سر رفته بود  اما به یاد چیزی افتادمتلفنبله کتاب دوست با ارزش منآراموووووووووووووو خود باوری اینم برام خاطره شد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)