کاردستی های بامزه

1قصه ی کوتاه برای بچه های 5 تا 8 سال

1395/4/20 11:02
100 بازدید
اشتراک گذاری

اردک و ستاره

در بیابونی یک برکه بود که داخلش چند اردک نازنازی بودند ماماناردکه هر روز از برکه خارج می شد و از خونه بیرون می رفت   شبی از  راه رسید چند ستاره از اسمان افتاد پائین کواک ستاره اولو برداشت و ارزو کرد که  پیش همه ستاره ها باشم و همان شب خوابی دید دید پهلوی ستاره نشسته از ستاره پرید رو ماه تاب تاب خورد از رو ماه پرید رو ستاره از این ستاره به اون ستاره اردک کواک ان شب این خوابو دید صبح که بیدار شد ستاره پهلوشه و تا صبح داشته تو خواب اردک باهااش بازی می کرده

اگر قصه منو دوست داشتی نظر بده و ببین که باز هم  برات قصه می ذارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)