شعر خورشید
خورشید چه قشنگی تو امروز نورتو پاشیدی رو تخت سفیدم اگر نبودی که دستم بسوزه می اومدم لپتو می کشیدم ننن برم مهمونی ه خونه ی بچه های لپ کشانی داغه داغه قصه ها و ماجراها مثله فله اتش فشانی دلم برات شد انقده پاشو اقا جون چرا اومده به قول مامان بزرگ من پاشو دیگه بابا افتاب زده دلم برات شد انقده پاشو اقا جون چرا اومده به قول مامان بزرگ من پاشو دیگه بابا افتاب زده ...
نویسنده :
امیر حسین عزیزم
10:04